یکی از محورهاى مهم در امور اجتماعى، امور مالى است. در اسلام سه محور مهم براى تحقق
عدالت اجتماعى، در این بعد در نظر گرفته شده است که هر سه در اختیار پیامبر(ص) به عنوان
رهبر اجتماع قرار داده شده است. زکات، خمس، و انفال، این سه محور را تشکیل مىدهند
(هر چند صدقات و کفارات واجب و مستحب دیگرى نیز در این زمینه مطرحند که بیشتر
جنبه فردى دارند و قابل پیشبینى نیز نیستند).
خداوند پیامبر(ص) را متولى امور زکات قرار داده و از مؤمنان مىخواهد به سهمى که از
سوى خداوند و پیامبر(ص) به آنان داده مىشود، راضى باشند
(ولو انّهم رضوا ما آتاهم اللّه و رسوله و قالوا حسبنا اللّه سیؤتینا اللّه من فضله و رسوله و انّا
الى اللّه راغبون)
و پیامبر(ص) است که سهام افراد و نیز افرادى را که مشمول زکات هستند، معیّن مىکند.
علاوه بر اینکه یکى از مصادیق آن، که فى سبیل اللّه است، هنگام مصرف نیز نیاز به
سرپرست دارد.
انفال و خمس نیز مانند زکات هستند، غیر از اینکه انفال، تنها ویژه خداوند است:
(یسئلونک عن الانفال قل الانفال للّه و الرسول)
ولى در خمس افراد دیگرى نیز شریکند:
(و اعلموا انّما غنمتم من شىء فأنَّ للّه خمسه و للرسول و لذى القربى و الیتامى...)
آن چه در اینجا مهم است و روایات هر دو باب، بر آن دلالت دارد، سرپرستى پیامبر(ص) و
پس از ایشان، امام(ع) بر خمس و انفال است به گونهاى که این دو زیر نظر ایشان به مصارف
خود مىرسند و هرچند پیامبر(ص) و امام(ع) براى امور شخصى خویش مىتوانند از این دو
منبع استفاده کنند، ولى مهمترین مصرف آنها براى اداره امور حکومت و عدالت
اجتماعىاست؛ از جمله این روایات، حدیثى است که پس از بیان مواردى که در آن، خمس
واجب است، مىفرماید:
«فسهم اللّه و سهم رسول اللّه لاولى الأمر من بعد رسول اللّه»
و در ادامه روایت، والى را تقسیم کننده خمس، بین دیگر شرکا معرفى مىکند و اگر پس از
رفع نیاز آنان چیزى زیاد بیاید، آن را ویژه والى مىداند و اگر کمبودى باشد، بر عهده والى است
که آن را تکمیل کند.
همچنین در باره مصرف اموالى که نزد والى است، مىفرماید:
«فیکون بعد ذلک ارزاق اعوانه على دین اللّه و فى مصلحة ما ینوبه من تقویة الاسلام و
تقویةالدین فى وجوه الجهاد و غیر ذلک مما فیه مصلحة العامّة، لیس لنفسه من ذلک قلیلٌ
ولا کثیر»
آن گاه به مسأله انفال مىپردازد و آن را در اختیار پیامبر(ص) و سپس والى مىداند.